کم کم زمان انتخابات هشتمین دوره ی مجلس شورای اسلامی نزدیک می شود.
معمولا با نزدیک شدن زمان انتخابات رشد تصاعدی احزاب ؛ گروه ها ؛ جبهه ها و تشکل های متنوع آغاز می شود. برخی از این جریانات خلق الساعه هستند و زمان کاربردشان فقط در مقطع انتخابات است.
با نگاهی به انتخابات و جریانات تشکیلاتی آن مقاطع شاید بتوان پیش بینی کرد که در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
در سال های ۵۸ تا ۶۱ خیلی از احزاب و جریانات ریز و درشت در انتخابات با نام و نشان شرکت می کردند و تقریبا از نگاه امروزی ها دموکرات ترین و آزاد ترین انتخابات طول تاریخ ایران را می توان در آن رد یابی کرد.اما به لحاظ شرکت احزاب و گروه های مطرح آن زمان در درگیری های مسلحانه با نظام نو پای جمهوری اسلامی ایران و ترور و کشتار مسوولان آن ؛ عملا سیاست حفظ گروه های متنوع از کشور رخت بر بست.
پس از آرامش نسبی در کشور ؛ تنها جریان موثر در کشور « جامعه ی روحانیت مبارز » کشور بود که ریشه ای تاریخی در میان مراجع ؛ روحانیت و بازاریان داشت.
در اواسط دوره ی دوم مجلس زمزمه ی جدایی و انشعاب در جامعه ی روحانیت مبارز گسترش یافت و سرانجام با درخواست کتبی جمعی از روحانیون و موافقت حضرت امام خمینی رحمه الله علیه « مجمع روحانیون مبارز » اعلام موجودیت کرد.
مجلس سوم بدست مجمع روحانیون مبارز افتاد و فعالیت های آنان به ثمر نشست.
پس از در دست گرفتن دوره ی سوم مجلس شورای اسلامی توسط مجمع روحانیون مبارز ؛ جامعه ی روحانیت مبارز تلاش شبانه روزی خود برای بدست گرفتن دوباره ی قدرت را آغاز کرد.
با اشاره به سابقه ی دوره های قبلی ؛ آرایش جدید قوا شکل گرفت. جامعه ی روحانیت مبارز طیف وسیعی از اقشار مختلف با پیشوند « جامعه » را ردیف کرد. از آن جمله می توان جامعه ی اسلامی مهندسین ؛ کارگران ؛ معلمان و ... د البته مجمع روحانیون مبارز نیز از این کار غافل نشد و اساسی ترین پایگاه خود در حوزه یعنی « مجمع مدرسین حوزه علمیه ی قم » را بنا نهاد تا در عرصه ی رقابت از « جامعه ی مدرسین حوزه علمیه ی قم » عقب نماند.
البته با آنکه در جواب نامه ی برخی روحانیون به منظور انشعاب از جامعه ی روحانیت ؛ حضرت امام خمینی رحمه الله علیه به هر دو گروه توصیه کرده بود که بحث انشعاب و اختلافات به شهرستان ها کشیده نشود اما هیچ یک از دو طیف این نصیحت امام را جدی نگرفتند. و در انتخابات آتی برای بدست آوردن کرسی بیشتر در مجلس ؛ به شهرستان ها هم سرک کشیدند.
اما ماجرا به همین جا ختم نشد از دل جامعه ی روحانیت « پیروان خط امام و رهبری » و از دل مجمع روحانیون « خط امام » ی ها بیرون آمدند. نتایج سرمایه گذاری بر افکار عمومی به نفع پیروان خط امام و رهبری بود.این دو نام جدید با نام عام « راست » و « چپ » عمدتا چرخش اداره ی مملکت را به عهده داشتند.
در اوج درگیری های جناح های چپ و راست و در اواسط چهارمین دوره ی مجلس زمزمه های پیدایش یک گروه جدید به گوش رسید . آنها که در ابتدا و حتی در ادامه « تکنوکرات » ها لقب گرفتند گروه شانزده نفره ای بودند که از دل دولت سازندگی بیرون آمدند. « جریان سوم » فعالیت رسمی خود را در عید فطر و حدودا یکسال قبل از برگزاری انتخابات مجلس پنجم آغاز کرد و رسما با نام « کارگزاران سازندگی » و با شعار محوری « تداوم سازندگی » فعالیت جدی را آغاز و در انتخابات مجلس پنجم به ثمر رساند.
هرچند تلاش کارگزاران سازندگی برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری با محاکمه ی چهره ی کار آمدشان ؛ غلام حسین کرباسچی ؛ ناکام ماند.
برای مجلس ششم اوضاع پیچیده تر شد و ازگروه های یاد شده خط امامی ها با گستردگی ویژه و در دست گرفتن سکوهای تبلیغ و انتقاد توانستند اوضاع را به نفع خود تغییر دهند. اما در این دوره با اشاره به بحث های انتقادی و ارایه ی نظرات اصلاحی و نظر به دیدگاه پایبندی بر اصول طیف مقابل همه ی گروه ها نام جدید گرفتند؛ : اصلاح طلبان » از یک طرف و « اصول گرایان » از طرف دیگر . اما اصلاح طلبان به گروه های هیجده گانه تقسیم شدند و هر گروه با آنکه در « جبهه ی اصلاحات » قرار گرفت ؛ اما در عمل به دنبال اثبات حقانیت خود بود.اینگونه بود که از جبهه ی اصلاحات جز نامی از جبهه ؛ باقی نماند.
با اشاره به شعار های مطروحه این بار اصول گرایان بر سکوی قدرت نشستند. مجلس هفتم متعلق به اصول گرایان شد و آنها تمام تلاش خود برای کسب قدرت را به کار گرفتند و در عین تقسیم بندی به چند گروه توانستند صندلی ریاست جمهوری را از آن خود کنند.اما اینک و با برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا مشخص شده است که وحدت رویه ی اصولگرایان که با پادرمیانی ریش سفیدان به نتیجه رسیده بود در آستانه ی از هم پاشیدگی است وهمینک جدا شدن طیفی با نام « اصول گرایان ناب » به گوش می رسد هرچند که پیشتر « حامیان ولایت » ؛ « رایحه ی خوش خدمت » ؛ « حامیان دولت » و چند گروه ریز و درشت دیگرنشان از گسیختگی اتحاد اصول گرایان را بیشتر می نمایاند. و یا تلفیق دو تفکر در قالب اصول گرایان اصلاح طلب راه جدیدی را نمایانده است.
بی تردید مجلس هشتم از آن گروهی خواهد بود که وحدت کلمه را حفظ کند و افکار عمومی را به سمت خود جلب کند
****
تذکر چند نکته لازم است :
۱ - اسم نبردن از گروه های قدیمی و ریشه دار مانند « حزب موتلفه ی اسلامی » و « سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی » به معنای نادیدن آنها نبوده؛ بلکه در یک جریان شناسی که از ابتدا توضیح داده شد همه ی گروه ها ؛ احزاب ؛ جبهه ها و ... از یک ریشه دیده شده اند و آن انشعاب بر اساس سلیقه ؛ رویه و تنوع تفکر در ریشه ی اصلی این جریانات ؛ یعنی « جامعه ی روحانیت مبارز » است.
۲ - بر همان سیاق می توان گروه های مختلفی را نام برد که از انشعاب دوم نشات گرفته شده اند و علیرغم تاثیر آنها بر روند اداره ی مملکت همه را در طیف های دوگانه ی جامعه ی روحانیت و مجمع روحانیون می توان خلاصه کرد.
الف - گروه های چپ؛ حزب اعتماد ملی ؛ حزب همبستگی ؛ اصلاح طلبان ؛ پیروان خط امام ؛ جبهه ی مظلومان شهر ؛ انواع مجمع ها و ......
ب - گروه های راست ؛ اصول گرایان ؛ حزب چکاد آزاد اندیشان ؛ حزب ایران فردا ؛ پیروان خط امام و رهبری ؛ انواع جامعه ها و .....
۳ - نام نبردن از گروه های ملی مذهبی ؛ ملی گراها ؛ نهضت آزادی و طیف هایی از آن دست به علت عدم حضور آنان و یا تاثیر آنان بر انتخابات نیست . این طیف گاهی با تحریم انتخابات و گاهی با ائتلاف با گروه های موثر ؛ تلاش برای نفوذ در قدرت را دنبال کرده است ؛ اما عملا از کار آئی موثر بر خوردار نبوده است.
۴ - همه ی مطالب از تجربیات و مطالعات گذشته تنظیم شده است و ممکن است در تقدم و تاخر گاهی دورمانده ؛ پیشاپیش از خوانندگان پوزش و تذکر به اینجانب را متواضعانه خواستارم و دیگران را به تحقیقی جدی در این زمینه دعوت می کنم.
۵ - تلاش همه ی طیف ها بدست گرفتن کرسی اجرایی و حتی قضایی کشور بوده و هست ؛ اما این نوشتار تقسیم شدن جامعه ی روحانیت مبارز به طیف های متفاوت در زمان های مختلف و اثرات آن بر انتخابات مجلس را پی می گرفته است.
۶ - آنچه که مسلم است اثر گذارترین طیف ؛ جریانی است که که شهرهای بزرگ کشور و خصوصا پایتخت را همراه خود کند ؛ بنابراین شاید به جرات بتوان گفت که از حدود دویست و هشتاد نماینده ی مجلس ؛ حداکثر پنجاه نفر از افراد موثر احزاب و جناح ها هستند و بقیه بر گرد اکثریت حاکم می گردند.
۶ - در نوشتاری دیگر ؛ « زاویه ی دید » را می نگارم تا دوستان طرفداران جناح های چپ و راست را متوجه نگاهی جدید کنم.